سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 
تاریخ : سه شنبه 91/6/21

نوشتن فیلمنامه کار بسیار دشواری است که در عین حال خیلی ساده است. دشوار از آن منظر که فن ویژه خود را می طلبد و...


چگونه یک فیلمنامه ننویسیم!

نوشتن فیلمنامه کار بسیار دشواری است که در عین حال خیلی ساده است. دشوار از آن منظر که فن ویژه خود را می طلبد و سهل از آن رو که قواعد ثابتی برای ارائه چهارچوب طرح و متن دارد. با این حال آنچه یک فیلمنامه را از فیلمنامه های بیشمار موجود جدا می کند و تهیه کننده و کارگردان را برای ساخت آن ترغیب می کند نوآوری و اختلاف مثبت آن است که جذابیت می آفریند.

خلاف روالی که آموزش های مختلف در این زمینه دارند یک فیلمنامه نویس ابتدا باید بداند چگونه ننویسد و به معنای دیگر چه چیزهایی را ننویسد تا درصد اشتباهاتش پایین بیاید و فیلمنامه ارائه شده وی تناسب ساختاری تصویری خوبی داشته باشد.

در این سلسله مقالات بر آنیم تا با در کمترین فرصت ممکن و در کمال خست جملات، شما را با شیوه های اولیه نگارش فیلمنامه آشنا کنیم و از آنجا که بسیاری از بدیهیات در این زمینه به صورت کتاب های مختلفی در دسترس هستند، فوت های کوزه گری کار را برجسته تر کرده و از انجام تمرینات خسته کننده و ارائه روش های دشوار خودداری کنیم. برای همین موارد مطروحه باید قدم به قدم جانشینی ذهنی پیدا کنند و حذف یکی از آنها می تواند فیلمنامه شما را تبدیل به فاجعه ای در ابعاد حادثه چرنوبیل کند!

ساختار

داستان و فیلمنامه مشترکات فراوانی دارند یعنی هر دو از جایی آغاز می شوند، رفته رفته اوج می گیرند و آرام آرام به پایان می رسند. ذکر این نکته لازم است که در فیلمنامه های مدرن و موج نویی با وجود انکسار زمانی و گاه مشخص نبودن تقدم و تاخر حوادث، این قاعده نیز رعایت می شود؛ منتها اسلوب کلاسیک و منظمی ندارند و گاه پایان در میانه است و حتی در شروع. اما این که پایان و آغازی نباشد یا فراز و فرودی، ذهنیت غلطی است که برخی منتقدان ناآشنا با موج نو و رمان امروز به اشتباه ایجاد کرده اند.

با توجه به این که در این میان ابزارهایی چون تعلیق، توصیف، فضاسازی، شخصیت پردازی، گره افکنی و گره گشایی و ... وجود دارند تفاوت های متنی و تصویری کارکرد این ها را نیز متفاوت می کند.

باید توجه داشت که هنگام داستان خواندن خواننده متن را به تصویر تبدیل می کند و از قوه تجسم زایی خود استفاده می کند که به دلیل تجارب مختلف افراد از زندگی این تصاویر در ذهن هر کس متفاوت است اما در فیلم همه یک تصویر را می بینند و نیازی به عینیت بخشی متن ندارند. همین مسئله تفاوت اصلی متن داستانی با فیلمنامه است و تمام اختلافات نگارشی به همین نکته باز می گردد. برای همین است که اقتباس هایی در سینما موفق بوده اند که نویسنده داستان به صورت مستقیم یا به عنوان مشاور در آنها دخیل بوده است و به دلیل داشتن تصاویر اصلی و مورد نظری که از ابتدای نگارش داشته می تواند کمک حال فیلمنامه نویس باشد. با این حال برخی از متون هستند که اقتباس سینمایی از آنها بسیار دشوار و گاه حتی غیرممکن است و از آن جمله می توان به اولیس جیمز جویس اشاره کرد که شیام بنگال ادعای ساخت آن را ظرف سه سال کرد و هنوز پس از گذشت یک دهه خبری از نوشتن فیلمنامه آن نشده است! برای همین در اقتباس باید دنبال متونی رفت که تصویری ترند و شخصیت پردازی در آنها ملموس تر و عینیت بخش تر است.

نشستن بر سر دو راهی

اولین مشکلی که فیلمنامه نویسان پیدا می کنند تشکیک بر سر دو راهی نگارش فیلمنامه اورجینال یا اقتباسی است. ترس از نداشتن مواد اولیه مناسب و طرح قوی ذهن آنان را به سمت اقتباس می کشاند و از سویی دشواری های خاص اقتباس و تبدیل متن به تصویر ذهن آنان را درگیر می کند.

باید توجه کنید که هر کدام از این راهها مناسبند و انتخاب یکی از آنها بسته به حالت روحی شما و میزان تمایلتان به مورد ترجیحی است. هر چه فیلمنامه نویس به موضوع غلاقه مندتر باشد فیلمنامه بهتر و دلنشین تر در می آید و عکس آن بهترین ساختارهای سفارشی می توانند یخ ترین دیالوگهای سال را بیافرینند.

اقتباس

اگر اقتباس را برمی گزینید توجه داشته باشید که انتخاب اولیه خوبی داشته باشید. داستان مثل هندوانه دربسته نیست که ندانید انتخابتان به کجا خواهد انجامید. برای همین با چشیدن بخشی از این هندوانه به شیرینی یا بی مزه گی آن پی خواهید برد تا مطابق آن به ذائقه مخاطب هم توجه داشته باشید. اولین نکته در این انتخاب توجه به متونی است که از قدرت تصویری بالاتری برخوردارند و فضاسازی و توصیفات عینی بیشتری دارند. در فصول بعد به صورتی جامع به قضیه اقتباس و روش های مناسب آن خواهیم پرداخت.




ارسال توسط اشکان

اسلایدر