بیایید با نگاهی اجمالی به آنچه فیلمنامهنویسان موفق بطور روزمره انجام میدهند رمز موفقیت آنان را دریابیم...
اشاره:
کارل ایگلسیاس
آیا میدانید ران باس نویسنده تراز اول هالیوود به طور متوسط روزی 14 ساعت و هفت روز هفته را کار میکند؟
یا اینکهاریک راث نیمه شب از بستر برمیخیزد، چند ساعتی مینویسد، چرت میزند و دوباره در صبح شروع و در شب ادامهمیدهد؟
نویسندگان موفق منضبطترین افرادند. آنها از وقت، نهایت استفاده را میبرند. صفحات سفید کاغذ را روبهروی خودمیبینند، روزانه مقدار مشخصی مینویسند و دست نوشتههایی عالی تحویل میدهند.
اما اگر به حرفه فیلمنامهنویسی علاقهمند هستید علاوه بر ویژگهای معمولی همه فیلمنامهنویسان میباید شش ویژگیبسیار مهم را نیز دارا باشید.
بانکر هانت بیلیونر میگوید:موفقیت ساده است. نخست باید مشخص کنید که دقیقا چه میخواهید و سپس بهای رسیدن بهآن را بپردازید. آیا شما مایل به این کار هستید؟
آیا میدانید که یک فیلمنامهنویس موفق چه سختیهایی را بر خود هموارمیسازد؟
بسیاری از مبتدیان فقط به نوشتن میاندیشند، بیآنکه به دردسر یادگیری فکر کنند. آنان معتقدند نوشتن کار دشوارینیست و فقط رویای پولدار شدن را در سر میپرورانند.
فکر میکنند کل کاری که باید انجام دهند تهیه ابزار کار، حضور درکلاس، مطالعه چند کتاب و سپس شروع کار است.
البته همه اینها برای رسیدن به آن شش ویژگی لازم است. از آنجایی کهابزار کار در دسترس همه هست، پس فکر میکنیم میتوانیم بنویسسیم.
اما طولی نمیکشد که میبینیم مسئله به این سادگیهاهم نیست.
بیایید با نگاهی اجمالی به آنچه فیلمنامهنویسان موفق بطور روزمره انجام میدهند رمز موفقیت آنان را دریابیم.
1- انگیزهای قوی برای نوشتن
نویسندگان موفق بدون انگیزه و هدف به جایگاه امروزی خود نرسیدهاند. همه آنها دلایل متفاوتی برای نوشتن دارند کهبرخی از آنها کم و بیش از اهمیت بیشتری برخوردارند.
این دلایل خواه برای بیان منظور باشد یا روزنهای برای تخیلات و یامیل به سرگرم کردن افراد، برای نویسندگان واقعی رضایتبخش نیست. آنها از نوشتن فقط بخاطر خودش لذت میبرند.
اما قبل از دست کشیدن از کار به دلیل غیر عملی بودنه ایدهتان، به خاطر داشته باشید که دلایل خوب و بد وجود ندارند.
شمافقط به یک دلیل موثر احتیاج دارید. حتی اگر بسیاری از نویسندگان میگویند که از نوشتن لذت میبرند چون دوستش دارند،اما افرادی هم هستند که از این کار بیزارند و در عین حال هنوز آثار خوبی از خود بر جای میگذارند. منیت یک عامل موثر وقوی برای نوشتن است خواه نویسنده با آن موافق باشد یا خیر.
هر یک از ما میتواند اعتراف کند که بخاطر پول، شهرت،انتقام و یا برای اینکه قابلیت خود را به اثبات برساند مینویسد. شما باید وسوسه و یا به گفته لینو هانتر عشق نوشتن راداشته باشید. همه نویسندگان موفق صرف نظر از انگیزهشان به کار و زندگی خود عشق میورزند.
2- ایجاد یک معیار برتر و عالی
میتوان گفت فیلمنامهنویسان موفق چون بهتر از ما کار میکنند، موفقند. آنها میتوانند نوشته خوب را از بد تشخیص دهند.
هنگام کار، زمان لازم را برای پیشرفت مهارتشان سپری میکنند. آنها میدانند لازمه موفقیت چیست و برای رسیدن بهخواسته خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند و باید هم اینطور باشند.
شهرت و زندگیشان در گرو این است. پس شما بهعنوان یک مبتدی لازم است این معیارها را بشناسید و کار خود را به نسبت آن بهبود ببخشید. نوشته بزرگان را بخوانید وآنها را با کار خود مقایسه کنید.
سپس پی به تفاوت آنها خواهید برد. خوشبختانه این کار موجب میشود کیفیت کارتان بالارود. به قول ارنست همینگوی بزرگترین موهبت برای یک نویسنده خوب آنست که قوی و دقیق باشد.
پس فرق نوشته خوب وبد چیست؟
اساتید فن معتقدند نوشته خوب انسان را دگرگون میکند. شخصیتهایش هماهنگ و داستانش پیچیده است.
انسان را متحیر میکند و رضایت عاطفی او را برمیانگیزد. و اگر بدل، کلیشهای و خسته کننده باشد بد است. اگر مایلیدبعنوان فیلمنامهنویس مهارتتان را بهبود ببخشید باید قبل از اینکه درباره کارتان قضاوت کنند خودتان خوب و بد آن راتشخیص دهید.
3- تکیه بر ادراک و نوشتن آنچه انسان را به هیجان
میآوردفیلمنامهنویسان موفق هرگز به خود اجازه نمیدهند فکرشان تسخیر شود. آنها آنچه را مینویسند که به هیجانشان میآوردو هرگز در این باره تردید نمیکنند.
بیشترین توصیه در این باره این است که هر چه میدانید بنویسید. اما گاه این نوشتههاممکن است برای شما و مخاطبان خسته کننده باشد.
احساس، نوشته شما را بهتر میکند. آنچه موجب هیجانتان میشود شمارا به وجد آورده و مجذوب خود میسازد چون از احساس شما برخاسته است.
نگران روش نباشید و همیشه آنچه را میبینید ننویسید چون تا بخواهید شروع کنید به اندازه دو سال عقب افتادهاید.
تردید فکر را مختل میکند. خواستن توانستن است مطمئن باشید نوشتهتان تاثیرگذار خواهد بود.
حالا دیگر مشکلی وجود ندارد. آثار دیگر را بخوانید و از تهیه کنندگان بپرسید بدنبال چه هستند. اگر آنچه در جستجویشهستند همان چیزی است که موجب هیجان شما میشود تصمیم به نوشتن بگیرید و باز هم به عمومیت اثرتان که برخی آن راعاملی تجاری مینامند فکر کنید.
از زمانی که سرگرمی جمع مدنظر بوده هنر نقطه مقابل تجارت بوده است. در مبحث هنرهدف سرگرمی مخاطب است مگر اینکه برای سرگرمی خودتان بنویسید.
فرصتهایی که میخواهید توسط داستانتانپیشنهاد کنید بیشمارند و شما فقط وقتی در کارتان موفق خواهید بود که طبق خواسته مردم و استودیوها بنویسید.
این بدانمعنا نیست که برده آمار و ارقام شوید، بلکه بدان معناست که باید مطلب و نوشته خود را با آنهاییکه از شهرت جهانیبرخوردارند پیوند دهید.
4- نظم در نوشتن و تعیین اهداف
تعجب خواهید کرد اگر بدانید برخی نویسندگان حتی قبل از نوشتن آثار خود آنها را به قیمت میلیونها دلار میفروشند.
نویسندگان موفق بسیار منظبط اند.
آنها نوشتن را امری ضروری میدانند و هنگامی که کسی میگوید بیش از حد گرفتارماین بدان معناست که کارهای دیگری وجود دارد که شخص بیشتر تمایل به انجام آن دارد و کاملا واضع است که میل بهنوشتن باید با عمل همراه باشد، وگرنه به خودی خود بیمعناست.
فیلمنامهنویسان موفق منتظر نمیمانند تا به آنها الهامشود. البته مواقعی هم است که در نوشتن تعلل میکنند اما با وجود این بالاخره مینویسند.
آنها بخوبی میدانند کهوظیفهشان نوشتن است و موفقیتشان در گرو چیست و درست به همین دلیل تا زمانی که اطلاعات به ذهنشان خطور کندمنتظر میمانند.
رایجترین شیوه، تعیین اهداف نوشتن است که عبارتست از: تعداد ساعات نوشتن و تعداد صفحات و صحنههایی که بایدروزانه نوشته شود.
اگر با خودتان عهد کنید که چنانچه تا پایان از پشت میز کارتان بلند نشدید به خود جایزه بدهید متوجهخواهید شد که چقدر زود نوشتن یک فیلمنامه را تمام خواهید کرد. البته باید قدم به قدم پیش بروید.
فرق بین نویسندگان موفقو کسانی که رویای موفقیت را در سر میپرورانند این است که گروه اول در پایان هر روز نسبت به روز قبل صفحات بیشترینوشتهاند.
5- پیبردن به اصول کار و سازگاری با آنها
آنچه نویسندگان بلند پرواز از منابع خبری میدانند مقالات فریبنده درباره فروش فیلمها و دستمزدی است که به بازیگرانتعلق میگیرد.
اما واقعیت این است که چنانچه فیلمنامهنویس نباشد تولید کننده، کارگردان، بازیگر، همه و همه از آبدارچیگرفته تا فیلمبردار لنگ میمانند. هیچکس بدون نوشته قادر به کار نیست.
با این وجود در مراحل فیلمسازی بهفیلمنامهنویسی آنطور که باید توجه نمیشود. نویسندگان بلند پرواز باید بدانند چنانچه اثر آنها به فروش نرسد و یا حمایتنشود موفق نخواهند بود.
اگر دستاندرکاران بدانند که نوشته شما به پیشرفت کار آنها کمک میکند شما را دوست خواهندداشت و در غیر اینصورت شما را به فراموشی خواهند سپرد. پس چنانچه خود را با شرایط وفق ندهید، باید خود را برایسرخوردگی آماده کنید.
نویسندگان موفق واقعیت امر را میدانند و خود را با آن وفق میدهند. آنها میدانند که کارشان بازنویسی شده و توسطستارگان فیلم و کارگردانان پیش خواهد رفت و وظیفه آنها کیفیت و کار خوب است.
6- برانگیختن احساسات در خواننده
شاید باور نکنید اگر بگوییم بهترین عنصر در هر داستان و یا مهمترین دلیلی که افراد را وادار به سینما رفتن، رمان خواندن،تماشای تلویزیون و دیدن نمایشنامه میکند عنصری است که در آثار مبتدیان وجود ندارد و آن عواطف و احساسات است.
تاثیر هر فیلمنامه در برقراری ارتباط عاطفی با خواننده یا بیننده است.
اگر نگاهی به فیلمهای روز بیندازید خواهید دید که همه آنها به بیننده وعده هیجان، تاثیرگذاری، شگفتی، ابهام، رضایت وجذابیت میدهند. آیا اثر شما میتواند این وعدهها را عملی کند؟
هربار که تصمیم به نوشتن میگیرید در هر لحظه نگران ازدست دادن خوانندگانتان باشید. در هالیوود بدترین جرم این است که خواننده یا بیننده یک فیلم بگوید پایان داستان چه شد؟
هیچ خوانندهای وقت خود را صرف یک داستان خسته کننده نمیکند و هیچ بینندهای 8/5 دلار بابت یک فیلم کسل کنندهنمیپردازد. فیلمنامهنویسان موفق اثر خود را بازنویسی میکنند تا هم خود تحت تاثیر قرار بگیرند و هم خواننده را تحتتاثیر قرار دهند.
پیشنهاد آخر
در پایان اگر بنا باشد به شما پیشنهادی بکنم آن پیشنهاد این است که هرگز به فکر این نباشید که چگونه وارد بازار کار شوید،بلکه به این فکر کنید که چطور خواننده خود را تحت تاثیر قرار دهید.
به خاطر داشته باشید که هر فیلمنامهنویسی بالاخرهموفق شده نظر یک تهیهکننده، یک شرکت، یک همکار و یا یک خواننده را به خود جلب کند. مطمئن باشید سرانجام موفقخواهید شد.
البته سعی کنید رفتار، عادت، مهارت و طرز برخورد خود را بهتر کنید.
اگر این شش ویژگی موثر بود امتحانش کنید و گرنه تواناییهای خودتان را توسعه بدهید.
خیلی هم جدی برخورد نکنید. بازی و استراحت کنید، بخورید، بخندید، عشقبورزید، بخوابید و بنویسید و روزانه هر قدر که لازم باشد تکرار کنید.