آرنولد آلویس شوارزنگر بدنساز اتریشی-آمریکایی، برنده جایزه گوی طلایی بازیگری، و سیاستمدار جمهوریخواه آمریکا امروز 65 ساله شد.
به گزارش گروه بین الملل سینما خبر؛ آرنولد آلویس شوارزنگر در ۳۰ ژوئیه ۱۹۴۷ در آلمان متولد شد. از کودکی تمایل زیادی به بدن سازی داشت و می گفت : « من می خواهم بهترین بدنساز در جهان باشم ». آنها همیشه این را از پسر 13 ساله شان می شنیدند گوستاو و ارلیا شوارتزنگر فقط آه می کشیدند و در این باره تردید فراوان داشتند اما شک ولی تردید آنها به یقین تبدیل شد. در آن زمان آنها با شنیدن حرفهای آرنولد در کتاب راهنما بدنبال روانپزشک گشتند.
اما آرنولد جدی بود. در چهارده سالگی تمرینات فشرده ای را زیر نظر « کرت مارنول » آقای اتریش آن زمان شروع کرد در 15 سالگی او روانشناسی را همراه با دکتر « کارل کرست » برای آموختن تأثیر و قدرت مغز بر بدن مطالعه می کرد در 17 سالگی او رقابتهای حرفه ای خود را آغاز کرد. در 18 سالگی او به زندان افتاد.
بازداشت شدن قسمتی از برنامه او نبود! اما بعضی مواقع برای رسیدن به هدف باید تاوانهایی را پرداخت آنچه برای او اتفاق افتاد به این شرح است بر اساس قانون به عنوان یک شهروند خوب اتریشی به مدت یک سال به خدمت نظام فرا خوانده شد او به سربازی رفت و به عنوان یک راننده تانک شروع به خدمت سربازی کرد او حق نداشت برای هیچ مسابقه پرورش اندام احمقانه ای پایگاه را ترک کند اما آنها هیچ چیزی در مورد یک مسابقه پرورش اندام متفکرانه نگفته بودند بنابراین او یک روز از کمپ در رفت به امید بردن یک جایزه و واقعاً متفکرانه بود او یک جایزه برد.
وقتی مافوقش متوجه شد قبل از اینکه بگذارند او از خودش دفاع کند او را به زندان انداختند خودش آن را اینگونه بیان می کند « 7 روز طولانی در خانه بزرگ » اما در آن هفته اتفاق جالبی پیش آمد افسری که او را به زندان انداخته بود شروع به تحقیق در مورد مدال او کرد این یک مقام کوچک نبود بلکه مقام خیلی با ارزشی بود او در کل اروپا اول شده بود آرنولد آقای جوانان اروپا شده بود طبیعتاً او را از زندان آزاد کردند ولی از رانندگی تانک کنار گذاشته شد و به عنوان مجازات مأمور شد که یک افسر رسمی باشد! بله آرنولد خدمتش را در نظام با آموزش و تمرین بدنسازی گذراند.
بعد از اینکه او خدمت سربازی را تمام کرد به نظر میرسیدکه هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد در سال 1966 او از رده جوانان به رده بزرگسالان ارتقا یافت به زودی در همان سال او بهترین بدنساز مرد در اروپا شد مستر اروپا و نفر اول مسابقات پاورلیفتینگ برای یک جوان 19 ساله بد نیست!
از آن به بعد نام او در فهرست بزرگان بود. او برای شرکت در رقابتهای آقای جهان ( مستر یونیورس ) به لندن رفت اگر او در این رقابتها اول می شد آقای جهان شده بود و این خیلی با ارزش بود.
آرنولد به محض ورودش به محل مسابقات با بدنسازان دیگر و طرفدارانش از سراسر جهان روبرو شد همه آنها در مورد مرد جوان اتریشی مطالب زیادی خوانده بودند این یک تجربه غافلگیر کننده برای آرنولد بود و اولین باری بود که فهمیده بود که اینقدر مشهور شده است او اکنون در مسابقات جهانی بود عضلاتش کاملاً پمپ شده بودند و آماده مسابقه شده بود.
قهرمانی او بوسیله یک آمریکایی تهدید می شد که «جت یورتن » نام داشت او فقط کوهی از گوشت نبود بلکه تعریفهای خاصی از بدنسازی داشت و گویی بدنش را تراشیده باشند البته با هنر و دقت زیاد و آرنولد فهرمانی را از دست داد.
اما برای سال بعد آرنولد مانند یک مجسمه ساز کار کرد او به آنالیز هر قسمت از بدن خود پرداخت. او تمرینات جدیدی که گروه های عضلانی را تفکیک کرده آنها را تعریف می کرد اختراع کرد. در سال 1967 او بار دیگر برای شرکت در مسابقات آقای جهان به لندن رفت با این بدن فوق العاده تراشیده و آراسته او مطمئن بود که می تواند یورتن را شکست دهد اما اوضاع به نفع آرنولد پیش نمی رفت اکنون یک رقیب جدید برای آرنولد پیدا شده بود « دنیس تینرینو » که فقط عنوان قهرمانی مستر آمریکا را داشت اکنون در مقابل او بود همه دوستان نزدیک آرنولد فکر می کردند که دنیس او را شکست خواهد داد در صبح روز مسابقات ناگهان دنیس خواست که به آرنولد بگوید که چه احساسی دارد و به سمت او خم شد و با لبخندی در گوش او گفت: « این روزی است که من در آن می خواهم برنده باشم »
این سخن درس بزرگی به آرنولد داد و آرنولد متوجه شد برای برنده شدن در مسابقات علاوه بر بدن زیبا و عضلانی و بزرگ باید قویترین اراده را داشت و این باعث شد که آرنولد با وجود « دنیس تینرینو » که عملکردی فوق العاده و بدنی با شکوه داشت بتواند قهرمان جهان شود و این در حالی بود که او فقط 20 سال داشت و جوانترین مستر جهان در تاریخ شد. آرنولد به آرزوی خود رسیده بود.
یا شاید خود او اینگونه فکر نمی کرد. او میدانست که در حقیقت 3 قهرمانی جهان وجود دارد. آرنولد در رده آماتورها در انجمن بین الملی پرورش اندام آماتور قهرمان شده بود اما یک رده حرفه ای هم وجود داشت به عبارت دیگر فدراسیون بین المللی پرورش اندام برای خودشان یک قهرمانی جداگانه داشتند و همچنین او فهمیده بود که یک مستر جهان و یک مستر المپیا وجود دارد اگر واقعاً می خواست به رویایش واقعیت ببخشد باید همه این مقامها را می برد!
آرنولد چمدانش را بست و عازم مونیخ شد تا تمرینات بیشتری انجام دهد و این دورانی فوق العاده بزرگ از زندگی او بود او روزی 4 تا 6 ساعت با وزنه کار می کرد او همچنین به مدرسه اقتصاد رفت و باشگاه تندرستی خود را اداره می کرد و سعی می کرد رویای خود را بخاطر داشته باشد.
در سال 1968 او به لندن بازگشت و به سادگی مدال مسابقات دیگر قهرمانی جهان را بدست آورد. او عنوان آقای جهان NABBA در هر دو رده حرفه ای و آماتور را بدست آورده بود. او همچنین در مسابقات پاور لیفتینگ آلمان قهرمان شد و آقای IFBB در مسابقات بین المللی مکزیک شد اما او هنوز عنوان مستر المپیا را در برابر خود داشت.
بنابراین در 21 سالگی به کالیفرنیا رفت تا با بهترین بدنسازان جهان به تمرینات خود ادامه دهد او 6 پا و 2 اینچ قد و 250 پوند وزن داشت و بزرگترین بدنساز در بین دیگران بود او به مطالعه حرکات موزن در رقص باله پرداخت او از موزیکش قدرت می گرفت و ژست و فیگور فوق العاده ای داشت او تراشیده و برنزه شده بود.
در طول دو سال بعد از آن آرنولد به جاهای مختلفی از دنیا سفر کرد در سال 1969 او قهرمان جهان مسابقات آماتور IFBB در نیویورک شد و در سال 1970 آقای جهان در مسابقات NABBA در رده حرفه ای ها شد و آقای جهان در کلمبوس اوهایو شد در پایان سال او همه عنوانهای قهرمانی را به غیر مستر المپیا بدست آورده بود و سر جیو الیوا این مقام را از سال 1967 در اختیار داشت آرنولد مشتاقانه منتظر مسابقات سال 1970 بود که در نیویورک برگزار می شد و بلاخره این لحظه فرا رسید آرنولد در کل زندگی خود را برای این لحظه آماده کرده بود و خودش این را خوب میدانست او حتی به اندازه سرجیو برای گرم کردن و پمپ کردن عضلاتش خود را به زحمت نینداخت و فقط خود را متمرکز کرد و فقط در دو دقیقه مانده به به رفتن روی سکوی نمایش تغییر کرده بود و روغن زده بود همه به قدری هیجان زده بودند که پلیس مجبور بود در ازدحام طرفداران نظم را برقرار کند در بین جمعیت دو دسته وجود داشتند هر کدام قهرمان مورد علاقه خود را تشویق می کردند اما در پایان فقط یکی برنده بود و یک مدال یک اسم : شوارتزنگر و بنابراین در سال 1970 در سن 23 سالگی اوبه رویایی که 10 سال پیش در سر داشت رسید اما با هر معیار و انداره ای بهترین بدنساز جهان بود و او این مقام را برای سالها ادامه داد. او رکورد بی سابقه 7 بار را در در قهرمانی مستر المپیا به ثبت رساند قبل از اینکه بازنشست شود و علت بازنشستگی او این بود که او هدف جدیدی داشت و آن معروفترین هنرپیشه جهان شدن بود وقتی که پدر مادر آرنولد این را شنیدند دوباره آهی کشیدند و دوباره به جستجو در کتاب راهنما پرداختند.
طبق گفته ی خود آرنولد او زیاد طعم شکست را در مسابقات نچشیده است و واقعا نیز همچین است زیرا از ۲۵ مسابقه ی رسمی و بین المللی که داشته است فقط ۲ مسابقه را اول نشده است و در ان دو مسابقه به مقام ۲ رسیده است. نام او در کتاب رکورد های گینس به عنوان بهترین و کاملترین بدن انسانی امده است..اندازه ی بدن او در زمانیکه در اوج شهرت و قهرمانی بود بدین شرح است:
بازوها: ۵۷ سانتی متر سینه: ۱۴۶ سانتی متر کمر: ۸۵ سانتی متر رانها: ۷۴ سانتی متر ساق پا: ۵۰ سانتی متر وزن بدن: ۱۰۸ کیلوگرم قد: ۱۸۸ سانتی متر
• سال ۱۹۶۳ مسابقه استرهاف اتریش نفر دوم
• سال ۱۹۶۵ مسابقه جونیور (المان) نفر اول و مستر اروپا
• سال ۱۹۶۶ عنوان بهترین بدنساز اروپا (المان(
• سال ۱۹۶۶ قهرمان مستر اماتور اروپا
• سال ۱۹۶۶ مسابقه NABBA (مستر یورنیوس) نفر دوم
• سال ۱۹۶۷ مسابقه NABBA نفر اول
• سال ۱۹۶۸ نفر اول مسابقات پاورلیفتینگ المان
• سال ۱۹۶۸ نفر اول مسابقه IFBB مستر اینترنشنال (مکزیک)
او در هفتم اکتبر ۲۰۰۳ فرماندار کالیفرنیا به جای گری دیویس شد و در هفدهم نوامبر ۲۰۰۳ سوگند خورد تا راه گری دیویس را ادامه دهد. در شانزدهم سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که میخواهد درسال ۲۰۰۶ دوباره فرماندار کالیفرنیا شود. او در سال ۲۰۰۵ بهترین و محبوبترین سیاستمدار سال انتخاب شد.
مردم از او به عنوان فرشته نجات کالیفرنیا نام میبردند که همانند ترمیناتور با مشکلات مبارزه میکرد.
مردم به او القابی چون «درخت زیتون اتریشی»، «نابودگر»، «گاورنِیتور» (واژه مشتق از کلمات انگلیسی «گاورنِر» به معنای فرماندار و «ترمینِیتور» به معنای نابودگر) دادهاند، او در جوانی در پرورش اندام شهرت زیادی کسب کرد.
او هم اکنون ۴ فرزند دارد (۲ دختر و ۲ پسر) و همسر او نیز( ماریا شرایور کندی (خواهر زاده ی) جان.اف. کندی( است، که اخیرا از وی جدا شده است.
حضور او به عنوان یک بدنساز معروف موجب شد در عرصه سینما نیز خوش بدرخشد و نتیجه آن بازی در فیلمهایی همچون موارد زیر شد.
• نابودگر
• نابودگر ۲: روز قضاوت
• نابودگر ۳: انقلاب ماشینها
• رستگاری نابودگر
• پایان روزها
• تخریب موازی
• دروغهای حقیقی
• غارتگر
• کونان: ویرانگر
• کونان: بیگانه
• داغ سرخ
• هرکول در نیویورک
• خداحافظی طولانی
• وزنهبرداری
• کوماندو
• بتمن و رابین
• ششمین روز
• دور دنیا در هشتاد روز
• جونیور
• دروغهای واقعی
• جزیره بر تا
• پارتی اخر
• آخرین حضور قهرمان
• RawDeal
• Redsonja
• Stay Hangry
• Sintra
• پلیس کودکستان
• the jayne mansfield story
• the long good bye